این خودروی ” اولدزموبیل” پدر شما نیست

دسته بندی :

مثال همیشگی شکست گسترش یک نام تجاری، مثل اولدزموبیل است. چه کسی می‌تواند جمله: ” این اولدزموبیل پدر شما نیست؟” را فراموش کند؟ این‌یک برنامه بازاریابی بر محور تبلیغات بود که به جایگاه کیفی والایی هم‌دست یافته بود.

” این اولدزموبیل پدر شما نیست؟” تمامی اجزا لازم برای تبلیغات، در جهت ساخت نام تجاری را داشت. یک شعار که راحت به ذهن سپرده می‌شد؛ دارای “ارزش گفت‌وگو” بود و در خریداران جوان‌تر انگیزه خرید ایجاد می‌کرد.

در همان زمان اولدزموبیل به‌تازگی مدل ارورا را ارائه داده بود و پس‌ازآن مدل‌های آلرو و اینترینگ را با طراحی بدنه زیبا و جوان‌پسند راهی بازار کرد.

باوجود برنامه تبلیغاتی، فروش اولدزموبیل پایین آمد، و از آن خجالت‌آور تر آنکه سن خرید این خودرو بالا رفت. حتی با واقعیت هم نمی‌توانید بجنگ یک برداشت ذهنی بروید.

حتی نام اولدزموبیل هم بر این برداشت دلالت دارد که این خودرو مناسب افراد مسن‌تر است. اولدزموبیل خودرو مسن‌ترها  معنی می‌دهد. پس چطور امکان دارد که یک مشتری جوان بخواهد اتومبیل مسن‌ترها را براند؟

آژانس تبلیغاتی که افسار این سری برنامه‌های پپسی کولا را در دست داشت، اعلام کرد” یکی از اشکالات عمده تبلیغات پپسی کولا درگذشته، توجه بیش‌ازحد به قشر جوان بوده است، درحالی‌که ما می‌توانستیم با گسترده‌تر کردن افق دیدمان، شبکه گسترده‌تری بیافرینیم و علاوه بر جوانان، سایر اقشار مردم را هم جذب کنیم و به نتایج مطلوب‌تری برسیم.”

این استراتژی منطقی به نظر می‌رسد اما عملی نخواهد بود زیرا انجام آن به تبلیغات بستگی دارد، و همان کاری است که تبلیغات از عهده انجامش برنمی‌آید.

تبلیغات قادر نیست در ذهن مردم تغییری به وجود آورد، و نمی‌تواند جایگاهی که یک نام تجاری در ذهن مردم دارد را عوض کند تبلیغات توانایی لازم برای جایگزینی یک نام تجاری جدید بانام دیگری که در ذهن مردم جاافتاده است ندارد همه این اعمال خارج از حیطه راه‌حل‌های تبلیغات قرار دارند

دیدگاه ها بسته شده اند.